کار های عسل طلا
گل من دستات رو به طرز عجیبی می گیری و نگاه می کنی.انگار لثه هات می خاره محکم انگشتات رو میمکی که کاملا قرمز میشه و یا دست من و بابا رو می گیری میذاری دهنت و محکم می مکی.و با لثه هات فشار میدی.از شیشه و پستونک که بدت میاد.لثه گیرت رو هم دوست نداری.عاشق پلاستیکی.وقتی خیلی کار دارم یه پلاستیک میدم بهت و تو بازی می کنی.الانم که حریره بادومت رو خوردی یه کم عروسکت رو می خوردی و یه کم حریره بادوم.کل هیکل عروسکت حریره بادومی شده بود.وقتی خوابت میاد حدود یه رب گریه میکنی دهنت رو باز می کنی و چشمات رو می بندی.بینیت رو که تمیز میکنم قیامت میشه خونه رو رو سرت میذاری.دستات رو جلوی صورتت می گیری و با دقت نگاه میکنی.به کامپیوتر و تلویزیون خیلی علاقه داری.تبلت و موبایل هم بی نصیب نیستن و اونا رو هم با دقت نگاه می کنی به کتاب هم علاقه مندی.مامان سادات بهت میگفت خانم مهندس.یه جوری هم می خندی که دل ادم میره.دوست دارذم انقدر که هر دفعه می گم کل جونم می لرزه و همه بدنم میگن ما چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ما هم دوسش داریم