سارا سارا ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

دخمل کوچولو

سارا مهمونی میره

1391/5/17 16:46
نویسنده : مامانی
199 بازدید
اشتراک گذاری

گل من سلام.ماه من سلام.عروسک مامان می خوام از مهمونیایی که رفتی برات بگم.

یکشنبه:گل من یکشنبه تا ظهر خوابیدیم.بعد شما خواب بودی مامان لباسا رو شست.به عمه زنگ زدم و بردت خونه عمه.حمام رفتی.تو حمام یه کم توی لگن اب بازی کردی و کلا خواب بودی.وقتی اومدی بیرون.سریع کارامون رو کردیم اومدیم خونه.من بقیه لباسا رو شستم.کلی ظرف شستم.جارو و تی کشیدم و کلی کار خونه.بابا با مامانی اومدن خونمون.تو هم چون از حمام اومده بودی کلا خسته و خواب بودی.بابا خوابید.نزدیک افطار کارامون رو کردیم رفتیم خونه عموی بابا.افطار اونجا بودیم.مامانی رفت خونه عمه.ما هم اومدیم خونه.با اینکه خوابیدی شب رو ولی من خوابم نمی برد . ساعت 2:30 خوابیدم.عسلم راستی بابا یه گلدون ابی فیروزه ای خریده که خیلی خوشگله با گلای شیشه ای

دوشنبه:تا ساعت 12:30 با هم خوابیدیم.بیدار که شدم.ظرفا رو شستم.کارا رو کردم مامانی و امیر حسین و عمه اومدن خونمون و ما رو بردن خونه عمه.تا بعد از ظهر خونه عمه بودیم.قرار بود بریم قم خونه عمو حاج حسین.بابا تو راه برگشت رفت دنبال عمو حاج علی و خانومو دختراش و اومدن دم خونه عمه فریده جون رفت با عمه بیاد.ما هم اومدیم خونه کارامون رو کردیم و راهی قم شدیم.به قم که رسیدیم ما و عمو حاج علی اینا.عمه نفیسه اینا و مامانی رفتیم حرم.عموی بابا هم رفت خونه عمو حاج حسین.حرم برای بار دوم بود که می رفتی خلوت بود.و دستت به ضریح رسید و با هم زیارت کردیم.رفتیم خونه عمو.عمه بابایی اینا و عموی بابایی ایناوعمو حاج جواد اینا اونجا بودن.افطاری خوردیم.اقایون رفتن نماز  و دیر اومدن خونه عمو وقتی اومدن شام خوردیم.ما زودتر از همه خداحافظی کردیم و رفتیم خونه مامان سادات.دایی و زندایی خاله و شوهر خاله و بابا جون و مامان سادات همه خونه مامان سادات بودن.وقتی رفتیم همه ذوق کرده بودن و هی بغلت می کردن.تو هم مدام غر میزدی.عسل مامان تاسحر نخوابیدی.نماز رو قم خوندیم . اومدیم خونه.تو ماشین بیدار بودی و نمی خوابیدی.خونه هم تا ساعت 9:30 بیدار بودی.بالاخره خوابیدی ومنم خوابیدم تا 1:30.بیدار شدم ولی هنوزم خوابم میاد.امشبم اولین شب قدری هست که دخملم پیش مایی.ایشالا به حق این شب عزیز خدا فرج اقا امام زمان رو نزدیک کنه و همه مریضا شفا پیدا کنن و خدا به تو گل ناز من سلامتی بده و عمر با برکت و باعزتی داشته باشی.دوست دارم.برات مینویسم دوست دارم تا همیشه یادت بمونه گل من که من همیشه همیشه دوست دارم و دلم برات پر میزنه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

الهام مامان آوینا
17 مرداد 91 16:24
سلام. ادرس وبلاگتون رو تو همکلاسی های آوینا گذاشتم...


سلام مرسی.لطفا ادرس وبتون رو بذارید
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
18 مرداد 91 14:25
سلام عزیزم گل من انشالله همیشه به مهمونی.زیارتت قبول