گل من به شهر بازی میره
عزیز دلم دیشب بعد از افطار بابابا سه تایی رفتیم پارک بسیج تو هم اروم خوابیده بودی جای پارک نبود به ناچار ماشین رو دور تر پارک کردیم و تا پارک بسیج پیاده رفتیم یه کم چرخیدیم بعد اومدیم.روی پل هوایی بودیم یادم اومد که ازت عکس ننداختیم از همون بالای پل ازت عکس گرفتیم.بهت تو ماشین اب قند دادم.بابا هم برای ما فالوده خرید.خیلی چسبید.موقع برگشت فکر می کردم تو ماشین بخوابی ولی چشمات باز باز بود حتی پلک هم نمی زدی و اومدیم خونه تا ساعت 4:30 صبح بیدار بودی اخه دیروز تا افطار کامل خوابیده بودی الانم خوابی و به زور بیدارت می کنم شیر می خوری.دوست دارم با نمک مامان.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی