حرفهای مادرانه
ماه زندگیم الان خیلی دلم گرفت شیرین عسلم خیلی ناراحتم که تنبلی می کنم ونمینویسم از شیرینی های با تو بودن.عشق من نا گفتنی دوستت دارم و این دوست داشتن انقدر زیاده که نمیشه گفت فقط برایت مینویسم که اکنون حلقه اشک در چشمهایم تاب می خورد و دلم برای تو گلم که در خوابی پر می کشد.کاش لحظه لحظه هایت را می توانستم بنویسم ولی افسوس...........این حسرتی است که بر دلم مدتی مانده.نمی دانم قسمت نیست از نوشتن.یا وقت یاری نمی کند و یا من مادری تنبل هستم.هر چه هست من را خیلی ناراحت می کند که از تو و برای تو ننوشتم.عشق زندگی من با تمام وجود دوستت دارم.
نویسنده :
مامانی
2:58