درد دلهایی با نی نی
امروز دوباره ذهنم خیلی در گیر شده .همش به اینده و وقتی تو گلم به دنیا بیای فکر می کنم.یه جورایی می ترسم.یه جورایی هم درگیر و کلافم.باید فقط به تو گل نازم و بابایی و ارامش شما فکر کنم .اینجوری بهتره ولی میگم نکنه من از عهده نی نی بر نیام و مامان خوبی براش نباشم.گلم تو می تونی برام دعا کنی.بابا می گه یه روز به همه فکرات می خندی.همیشه توی موقعیت جدید همین جور می شم ولی اخرش به خوبی و خوشی تموم می شه امیدوارم تو هم که به دنیا بیای یه روز به همه فکرام بخندم و حرف بابا مثل همیشه درست از اب در بیاد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی