سارا سارا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

دخمل کوچولو

به حرف مامانت گوش کن

امروز گل دخملم حالم خیلی بد بود.یه جورایی بودم.وقتی به مامان جون گفتم گفت:عصاره گوشت بخور بهتر میشی.اولش گوش ندادم ولی وقتی حالم بدتر شد عصاره گوشت رو درست کردم وخوردم.اون موقع بود که حالم بهتر شد.متوجه شدم که دخملم هم نیاز داشته.حال جفتمون خوب شد. پس نتیجه اخلاقی اینکه همیشه باید به حرف مامانت گوش کنی تا حالت خوب خوب باشه ...
18 ارديبهشت 1391

مامان حالش بد شد

گلم امروز با صدای زنگ تلفن بیدار شدم.مامان جون بود.خیلی دلم می خواست بخوابم ولی نشد.احساس می کردم حالم اصلا خوب نیست.دلم می خواست لااقل یکی پیشم باشه.حالت تهوع هنوز دست از سرم بر نداشته و امروز حالم به هم خورد. اصلا حوصله هیچ کاری رو ندارم.در اتاقت رو می بندم ولی دوباره باز میشه.احساس ترس می کنم ولی می دونم همش توهمه.شاید زبونه در خراب شده و یا شاید من در رو محکم نمی بندم.احساس بدی دارم.کاش یکی پیشم بود. ...
18 ارديبهشت 1391

درد دلهایی با نی نی

سلام دخملی من.خوبی؟دوباره صبح شدو من موندم ویه دنیا کار .هر روز فقط غصه می خورم.خیلی طول می کگشه تا راه بیفتم.٥ شنبه باید بریم ازمایش.خدا کنه وضعیت خونم نرمال شده باشه.از بس دارو خوردم دیگه خسته شدم.دیشب به بابایی می گفتم پس کی به دنیا میاد بابا فقط لبخند میزد و در مقابل غرهای من سکوت میکردو این به من ارامش میداد که بابا داره خوب خوب به حرفام گوش میده وتوجه نشون میده.این رفتار بابایی رو خیلی دوست دارم احساس امنیت می کنم.خدا کنه به خوبی و خوشی و صحیح و سالم به دنیا بیای هم تو و هم تمام نی نی هایی که تو راهند و قراره به دنیا بیان.دوست دارم خوشکلم.بوس ...
18 ارديبهشت 1391

درد دلهایی با نی نی

سلام دخملی من.خوبی جیگری؟بذار از کارایی که امروز انجام دادیم بنویسیم.امروز بالاخره مامان لباسهایی که مونده بودن رو شست بعدش چند تا از کابینت ها رو تمیز کرد بعد یه کم خونه رو جمع کردبالاخره این مامان تنبل دخملی یه خورده کار انجام داد تازه امروز مامان تنبل دخملی نخوابید ولی خب هنوز یه سری دیگه کار داره مامان دخملی که باید انجام بده ولی دیگه خسته شده ...
17 ارديبهشت 1391

مامان و نی نی دکتر رفتن

سلام گل من.دخمل قشنگم چطوره؟عزیز دلم 4 شنبه رفتیم دکتر.چند خبر مهم :1-تا دو هفته دیگه تاریخ دقیق به دنیا اومدن گلم مشخص می شه.                                                                                       &nbs...
16 ارديبهشت 1391

درد دلهایی با نی نی

سلام دخملی من.دیشب خیلی شب بدی بود.من نتونستم تا نزدیکای 4 بخوابم.سرفه امانم رو بریده بود. سرم درد می کرد .انگار جای تو هم بد بود.با سرفه هادلم درد می گرفت.خیلی می ترسیدم که اتفاق بدی برات بیفته.امروز صبح رفتم دکتر گفت سینوسام عفونت کرده.بعد از ظهرم که بابایی بیاد باید بریم دکتر هفتگی تا وضعیت گلم رو بررسی کنه.خدا کنه تاریخ به دنیا اومدنت رو دقیقا امروز مشخص کنه ...
13 ارديبهشت 1391

درد دلهایی با نی نی

سلام کوچولوی من.خوبی؟؟؟؟؟؟الان سر دردم شروع شده. خدا کنه مثل دیشب نباشم و راحت بخوابم و بذارم بابایی بخوابه اخه بیچاره با صدای سرفه های من بیدار می شد و کلا تا صبح درست نخوابید. ...
12 ارديبهشت 1391

درد دلهایی با نی نی

سلام گلم.این روزا حالم خیلی بد.سرما خوردگی خیلی اذیتم می کنه.می دونم تو هم اذیت می شی.ببخشید عسلم که اذیت می شی.من سعی می کنم مواظبت باشم.سرم به شدت درد می کنه.حال هیچ کاری رو ندارم.فقط می خوابم و به تو نی نی نازم فکر می کنم. خدا کنه همه چی زوذد زود بگذره و تو به خوبی و خوشی به دنیا بیای.وقتی مریضم فکرای عجیب میاد توی سرم و اضطراب می گیرم.برامون دعا کن برای خودت و من و بابایی.تا کنار هم زندگی خوبی داشته باشیم.می دونم بابا هم مثل من بی تاب دیدن تو گل نازم هستو می دونم خیلی دوست داره.این رو میشه از تو نگاهش خوند.وقتی بابا پیشمونه من خیلی به زندگی دلگرمم و دیگه اظطراب و ترس ندارم.امروز توی خواب و بیداری تو رو یه دختر ٢ ساله میدیدم که داری توی...
12 ارديبهشت 1391

درد دلهایی با نی نی

گل دخترم این روزا خیلی خستم. مریضی حسابی اذیتم می کنه.برای اومدنت یه عالمه کار دارم.نمی دونم از کجا باید شروع کنم.کاش یکی بود کمکم می کرد ولی همه کار دارن.می ترسم کارام همین جوری بمونه.همه می گن خونه تمیزه ولی من دلم می خواد بازم تمیزش کنم ولی حوصله ندارم مخصوصا با سرما خوردگی که دارم دعا کن بتونیم کارامون رو تموم کنیم.دوست دارم و برای اومدنت لحظه شماری می کنم.بووووووووووووووووووووسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس ...
11 ارديبهشت 1391