سارا سارا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

دخمل کوچولو

تولد سه سالگی دخملی

سلام عشقم.تولدت مبارک ببخش که دیر این پست مهم رو گذاشتم.انشالله که عمر با عزتی همراه با سلامتی کامل داشته باشی و صد و بیست سال عمر کنی.عزیز دلم چهاردهمخرداد برات قم جشن تولد گرفتم کلی هم کادو جمع کردی.قراره برای فامیلای بابایی هم جمعه دوم ماه مبارک رمضان تولد بگیرم .راستی دخترم وقتی بزرگ شدنت رو می بینم به خودم میبالم. عزیز دلم چند تا کامه هست که خیلی با مزه میگی  به سیب زمینی میگی سیمیسی وبه پاده میگی پیدایه.تو خیلی خوب حرف میزنی .این روزا یه کم لجوج شد ی و مدام برای نشستن حرفت به کرسی گریه میکنی.دختر خوبی برام باش.دوست دارم عشقم.بوووووو
24 خرداد 1394

تولد سه سالگی دخملی

سلام عشقم.تولدت مبارک ببخش که دیر این پست مهم رو گذاشتم.انشالله که عمر با عزتی همراه با سلامتی کامل داشته باشی و صد و بیست سال عمر کنی.عزیز دلم چهاردهمخرداد برات قم جشن تولد گرفتم کلی هم کادو جمع کردی.قراره برای فامیلای بابایی هم جمعه دوم ماه مبارک رمضان تولد بگیرم .راستی دخترم وقتی بزرگ شدنت رو می بینم به خودم میبالم. عزیز دلم چند تا کامه هست که خیلی با مزه میگی  به سیب زمینی میگی سیمیسی وبه پاده میگی پیدایه.تو خیلی خوب حرف میزنی .این روزا یه کم لجوج شد ی و مدام برای نشستن حرفت به کرسی گریه میکنی.دختر خوبی برام باش.دوست دارم عشقم.بوووووو
24 خرداد 1394

روزگار عسلم

عسل طلای مامان سلام هوبی خانومم قشنگه مامان این روزا ماشالله خیلی بزرگ شدی خانومی شدی برای خودت نفس من دلم میخواد این رو همیشه بدونی مامان بی نهایت دوست. داره این روزا با دوست جدیدت ملینا حسابی سر گرمی منم میرم کلاس نقاشی خانوم مامان انقدر بزرگ شدی که قشنگ همه چیز رو بلدی قربون زبونت برم زبونتم که ماشالله سفت.ی ه سره قربون مامان میری چند وقت پیش  داشتم میرفتم دکتر گفتی مامان کجات درد میکنه گفتم پام اومدی پام رو تند تند بوس کردی گفتی خوب شد دیگه نرو.این روزا مهربون من خیلی بهم بیشتر وابستهایم.خانومم تا میگیم یه جاییمون درد میکنه میگی بمیرم برات قربونت برم فدات شم عشقمی عسلمی جیگرمی نخودمی کشمشمی خلاصه هر چی بلدی میگی.سریع هر چی میشنوی ظب...
30 فروردين 1394

روزگار عسلم

عسل طلای مامان سلام هوبی خانومم قشنگه مامان این روزا ماشالله خیلی بزرگ شدی خانومی شدی برای خودت نفس من دلم میخواد این رو همیشه بدونی مامان بی نهایت دوست. داره این روزا با دوست جدیدت ملینا حسابی سر گرمی منم میرم کلاس نقاشی خانوم مامان انقدر بزرگ شدی که قشنگ همه چیز رو بلدی قربون زبونت برم زبونتم که ماشالله سفت.ی ه سره قربون مامان میری چند وقت پیش  داشتم میرفتم دکتر گفتی مامان کجات درد میکنه گفتم پام اومدی پام رو تند تند بوس کردی گفتی خوب شد دیگه نرو.این روزا مهربون من خیلی بهم بیشتر وابستهایم.خانومم تا میگیم یه جاییمون درد میکنه میگی بمیرم برات قربونت برم فدات شم عشقمی عسلمی جیگرمی نخودمی کشمشمی خلاصه هر چی بلدی میگی.سریع هر چی میشنوی ظب...
30 فروردين 1394
1